داستان با توصیف شبی شروع میشود که خوکی به نام میجر پیر (Old Major) حیوانات را جمع کرده و از ظلمی که انسان بر حیوانات روا داشته برای آنان سخن میگوید و حیوانات را به شورش علیه انسان دعوت میکند. وی سپس یک سرود قدیمی به نام جانوران انگلستان را به آنان یاد میدهد که بعداً به سرودی انقلابی در بین حیوانات مزرعه تبدیل...
بی گمان رمان گتسبی بزرگ، رمان بزرگ و مهمی است، اما چرا این رمان مهم است. گاه می پنداشتم نویسنده رمان ننوشته، شعر سروده است، صور خیال در این رمان آن چنان قدرتمند و آن چنان تصویری است که خواننده در تصاویر رنگارنگی که نویسنده خلق میکند جذب و غرق میشود. گتسبی، بزرگ است نه به جهت ثروتی که اندوخته، نه به جهت مهمانیهای با...
به پهلو میشوم و جعبه را باز میکنم. تمام آنچه را که داخلش هست، روی قالی کهنه ی اتاق خالی میکنم. قالی رنگ و رو رفته،پر میشود از هزاران خاطرات تلخ و شیرین گذشته. سینه خیز خود را کنار اسباب بازی ها میکشانم. رخ شطرنج در آرنج ام فرو می رود و درد تا مغز استخوانم را میسوزاند. ناخودآگاه و مثل همیشه مریم را صدا میکنم. جوابم را...
آن روز نوبت قسط وام بود و دو روز بعد، اجاره ی خانه و هشتصد هزار تومان پول که لازم داشتم تا بیمه ی اتومبیل را با الحاقیه اش تمدید کنم. شارژ گوشی تمام شده بود و از اینکه مهری مدام زنگ نمی زد و غرغرش را سر خرید سور و سات نذری های پشت سرهم اش نمیشنیدم، خیالم راحت بود. - آخر چند بار توی سال، نذر و سفره و ختم صلوات؟......
بعد از گذشتن از کوه، جادّۀ سنگلاخ منتهی به آخرین تپه را رد کردم و به رودخانه رسیدم. پایین تپه، رودخانۀ گلآلود، به شکل ماری کبود، از کنار گندمزار عبور کرده، به سمت شرق در جریان بود. من بایستی به سوی جنوب میرفتم. برای رسیدن به کلبه مجبور بودم از درون این رودخانۀ لعنتی عبور کنم. همه جای بدنم کوفته شده بود و به شدت درد...